آیا هنر دیجیتال چیزی است که شما از ابتدا به آن علاقه مند بودید؟ آیا می توانید برای ما توضیح دهید چگونه وارد این عرصه شدید؟ من همیشه یک فرد خلاق بودم و در شمار کسانی هستم که از هوش بصری خوبی برخوردارم و به اطرافم خوب نگاه می کنم. داستان گرایش من به هنر دیجیتال در نوع خود جالب و به نوعی خنده دار است. وقتی 13 ساله بودم مثل اغلب هم سن و سال های خودم بازی های آنلاین انجام می دادم. در این زمان از یک فروم بازی یک قطعه هنری دیجیتالی دریافت کردم که بلافاصله مرا مجذوب خود کرد. این مرا به نصب یک ورژن قدیمی نرم افزار فتوشاپ راهنمایی کرد.
برای چند سال کار با فتوشاپ برای من فقط یک سرگرمی بود امام زمانی که فهمیدم می توان با آن چه کارهایی انجام داد به طور حرفه ای تر کار کردم. سال های مدرسه من بسیار ناکارآمد بود چون مصادف با مهاجرتم بود و مجبور شدم دروس دبیرستانم را به صورت آنلاین بگذرانم. در این حین این فرصت برای من فراهم شده بود تا اوقات فراغت بیسار زیادی داشته باشم، که نتیجه آن تمرکز روی توانایی ها و مهارت هایم به عنوان یک هنرمند و کسب تجربیات تجاری بود.
اگرچه هنوز چیزهای زیادی هست که باید آنها را یاد بگیرم، اما دانش و مهارت های کنونی باعث شد من چیزی باشم که امروز هستم. همان طور که قبلا گفتم از دو سال و نیم پیش theotherstream را شروع کردم و از آن به بعد کار من به عنوان یک طراح مستقل آغاز شد.
آثار شما پر از جزییات و احساسات است. لطفا مقداری از فرایند خلاقیت خود را که در روند طراحی آثارتان از آنها استفاده می کنید را برای خوانندگان ما توضیح دهید. من همیشه کارهایم را با یک ایده کلی آغاز می کنم. به نظر من برنامه ریزی کردن و داشتن برنامه و هدف بهترین راه برای پیشرفت است. به نظر من بعضی از بهترین آثار هنری بر اساس نوعی برنامه ریزی اولیه شکل گرفته اند.
بسیاری از ایده ها در رویاها و لحظاتی که اصلا فکرش را نمی کنم به ذهن من خطور می کند. برای مثال قطعه Supernova را بر اساس ترانه Champagne Supernova اثر Oasis طراحی کردم. روزی در حال گوش دادن به یک ترانه بودم که ایده زن شناور در فضا به ذهم رسید و شروع به طراحی آن کردم.
وقتی چند ایده دارم ذهنیاتم را کنار هم قرار می دهم و یک ترکیب واحد خلق می کنم. بهتر است روی یک ترکیب به عنوان کل کار کنید چون اگر روی یک قسمت از آن کار کنید بعدا مجبور خواهید شد بعضی چیزهای را تغییر دهید و این باعث تلف شدن زمان شما می شود.
طراحان همیشه در طول فرایند هنری خود با یک سری چالش روبرو هستند، آیا شما هم از این نوع سختی ها داشتید؟ این سختی ها چه چیزهایی بودند و چگونه از پس آنها برآمدید؟ موانع هنرمندان، بله البته من هم با بسیاری از آنها مواجه شده ام. به تازگی در ماه های سپتامبر و دسامبر با یکی از انها مواجه شدم. این موانع و مشکلات می توانند به معنای واقعی تضعیف کننده و دردناک باشند. اما وقتی شما راه خود رااز میان این مشکلات پیدا می کنید مثل این است که تازه متولد شده اید و پس از آن قدرتمند تر از همیشه باز خواهید گشت.
من فکر می کنم کلید جلوگیری از موانع هنری این است که هر روز یک کار انجام دهید؛ این به معنی داشتن یک پروژه پورتفولیوی جدی نیست بلکه منظور من این است که هر زو خود را به کاری مشغول کنید تا سر حال و سرزنده و شاد بمانید و ذهنتان مملو از ایده های جدید شود. اگر دچار یک چالش شده اید بهترین توصیه ای که می توان بکنم این است که برای الهام گرفتن به اینترنت سر بزنید، ایده های خود را بنویسید، سپس اجازه دهید اتفاق ها به خودی خود بیفتند.
اولین اثری که من پس از پشت سر گذاشتن این موانع خلق کردم Supernova بود که مدت 2 ماه روی آن کار کردم که واقعا به من کمک کرد تا از رکود خارج شوم.
برای پیدا کردن ایده یا الهام گرفتن برای شروع آثارتان چه کار می کنید؟ همه چیز و همه جا برای من اهام بخش است، بعضی از وب سایت ها مثل cg society یا deviantart. آنها پر از آثار هنری خلاقانه، شگفت انگیز و الهام بخش هستند. من از طبیعت، فیلم ها و موسیقی هم الهام می گیرم.
در حال حاضر به صورت مستقل کار می کنید، لطفا کمی در مورد تجارب خود در زمینه پیدا کردن و جذب مشتری توضیح دهید. در حال حاضر روند مستقل کار کردن من بسیار خوب پیش می رود. من به طور مستمر چیزهای جدید یاد می گیرم و عاشق کار کردن با مشتریان جدید هستم. پیدا کردن و جذب مشتری سخت ترین قسمت بازی است. کلید پیدا کردن مشتری این است که تا جایی که می توانید برای کسانی که می دانید به حرفه شما نیاز پیدا خواهند کرد ایمیل بفرستید و خود را از طریق انتشاراتی ها به مردم معرفی کنید.
شبکه های اینترنتی اجتماعی مثل twitter و facebook نیز یکی دیگر از راه های موثری است که در این زمینه به شما توصیه می کنم. مهم نیست کار شما تا چه اندازه خوب است، اگر بنشینید و منتظر باشید که آنها به سراغتان بیایند سخت دچار اشتباه شده اید. وب سایت شخصی خود را راه اندازی کنید و پورتفولیوی خود را در ان به نمایش بگذارید و مشتریان را با سبک و آثار با کیفیت خود جذب کنید. فقط کافی است بهترین آثار خود را در پورتفولیوی خود قرار دهید، حتی اگر تنها 5 قطعه هنری برای نمایش دادن دارید. کیفیت همیشه برنده است، نه کمیت.
من هنرمندان زیادی را دیده ام که برای جذب مشتری سبک های مرسوم و مد روز طراحی می کنند، هر چند این کار ممکن است تعداد محدودی فرصت کاری برای شما فراهم کند، اما برای خود یک معروفیت و سبک منحصر به فرد نساخته اید. بنابراین هر چه زحمت بیشتری بکشید بعدا مزد آن را خواهید گرفت. مهم است که شما چیزی را که می خواهید خلق کنید و صاحب سبک خاص خود باشید. این کار زمان زیادی می طلبد اما برای خود یک نام و سبک ماندگار خواهید داشت که باعث جذب مشتری به مدت طولانی نیز می شود.
در پایان، مجددا از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید از شما سپاسگزارم. قبل از خداحافظی، در صورت امکان کیم در مورد پروژه ای که در دست اجرا دارید و پروژه هایی که در برنامه آتی شما قرار دارد برای خوانندگان ما صحبت کنید. من هم از اینکه این فرصت را در اختیارم قرار دادید متشکرم، این باعث خوش حالی من است. من در حال حاضر در حال طراحی جلد یک کتاب، با نام "Melting Time"، هستم. چیز خاصی در این مورد نمی توانم بگویم فقط اینکه طی ماه آینده پروژه به اتمام می رسد، فکر می کنم مردم آن را دوست داشته باشند. برنامه ای که برای آینده دارم... این است که سخت تر کار کنم به این امید که theotherstream را به جایی که دوست دارم برسانم.
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند